جدول جو
جدول جو

معنی خواجه سرا - جستجوی لغت در جدول جو

خواجه سرا
مرد خایه کشیده یا غلام خصی شده که در حرم سرا و اندرون خانۀ بزرگان خدمت می کرده
فرهنگ فارسی عمید
خواجه سرا
(خوا / خا جَ / جِ سَ)
سیاه یا سفید خصی کرده مر خدمت را. خصی در اندرون شاهی یا امیری. (یادداشت بخط مؤلف). خصی. (ناظم الاطباء) : چنانکه همواره خواجه سرایان در درگاه سلاطین مشرق می بودند. (قاموس مقدس). خواجه سرایان، یعنی خصیان و خواجگان ایستادندی. (تاریخ بخارای نرشخی). و به اقطاع ببعضی از خدمتکاران و خواجه سرایان خود داده. (تاریخ قم ص 86)
لغت نامه دهخدا
خواجه سرا
نوکر محرم چاکری که در حرم خدمت کند، غلامی که خایه او را کشیده باشند اخته خصی
فرهنگ لغت هوشیار
خواجه سرا
((~. سَ))
نوکر محرم، غلامی که خایه او را کشیده باشند
تصویری از خواجه سرا
تصویر خواجه سرا
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوا / خا جَ / جِ پَ)
دهی است از دهستان لادیز بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ)
طعام بقدر حاجت که آن رابعربی قوت لایموت خوانند. (برهان قاطع) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ مُ)
دهی است از دهستان قلعه نوبخش کلات شهرستان دره گز، این دهکده دردره قرار دارد با هوای معتدل. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و مالداری و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ کَ)
دهی است از دهستان بابل کنار بخش مرکزی شهرستان شاهی. این دهکده در دامنۀ کوه قرار دارد با آب و هوای معتدل و 200 تن سکنه. آب آن ازرود خانه بابل و چشمۀ امیرکلا و محصول آن برنج و نیشکر و ابریشم و غلات و کتان و صیفی است. شغل اهالی زراعت و از صنایع دستی زنان بافتن پارچۀ ابریشمی و نخ و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ جَرْرا)
دهی است از دهستان چناران بخش حومه شهرستان مشهد. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و 235 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و نخود و چغندر است. شغل اهالی زراعت و مالداری و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(لِ سَ)
دهی است جزء دهستان اسالم بخش مرکزی شهرستان طوالش. واقع در 15 هزارگزی جنوب هشت پرکنار شوسۀ انزلی به آستارا. ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای مرطوب و مالاریایی. 221 تن سکنه دارد که شیعی مذهب و گیلکی و طالشی زبانند. آب آنجا از رود خانه کلاسرا و محصول آن برنج وابریشم و لبنیات و شغل اهالی زراعت است، 15 باب دکان کنار شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(نِ سَ)
دهی است از دهستان حومه بخش رامسر شهرستان شهسوار. واقع در 7 هزارگزی جنوب خاوری رامسر و2هزارگزی جنوب شوسۀ رامسر به شهسوار و کنار راه فرعی سادات محله به مشاکلایه. این دهکده در دشت قرار دارد، و آب و هوای آن مرطوب و مالاریایی است. تعداد سکنۀ آنجا 100 تن که شیعی مذهب و گیلکی و فارسی زبانند. آب آنجا از رود خانه نسا رود و محصول آن برنج و چای و مختصری مرکبات و ابریشم است. اهالی آنجا بزراعت گذران می کنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ص 105)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ)
دهی است از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه شهرستان قوچان. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و 358 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و انگور و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است. راه اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ لَ)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه. این دهکده کوهستانی با آب و هوای معتدل و 536 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و نخود است. شغل اهالی زراعت و از صنایع دستی جاجیم بافی و راه مالرو است. در سه محل بفاصله 2هزار گز بنام خواجه لر بالا و پائین و وسط مشهور است. سکنۀ خواجه لر پایین 181 تن و وسط 231 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا جَ / جِ سَ)
قوللر آقاسی احمدشاه درانی بود. (از مجمل التواریخ گلستانه ص 114)
لغت نامه دهخدا